ماه بهمن و اتفاقات مهم
سلام با اینکه سختم میشد و اوضاع یکم پیچیده شده بود ولی تصمیم گرفتم که خاله زینب رو پاگشا کنم و برا بچه ها هم یه کیک بگیریم و تولدشونو بگیریم و هدیه هاشونو بدیم مامان جون هم حسابی کمکم کرد و همه چیز خیلی خوب پیش رفت الحمدلله و همه راضی بودن ایندفعه غیر تقویم برا بچه ها برا خاله زینب هم تقویم زدم که همه رو غافلگیر کردم و مخصوصا خود عروس و داماد که حسابی غافلگیر شدن و ذوق کردن زینب میگفت درست عکسهایی رو انتخاب کرده بودی که ما باهاش خیلییییی خاطره ی خوبی داریم منم گفتم چون نیتم خالص بوده اینم چندتا عکس: یادم رفت در مورد مسافرت بگم که باز با اینکه یکم نگرانی داشت ولی به خاطر بچه...